+0 به یه ن
پیشگفتار :
در سال 907 هجری قمری اسماعیل فرزند شیخ حیدر و از نوادگان شیخ صفی الدین اردبیلی با اتکا به مذهب شیعه ی دوازده امامی و پس از 886 سال از انقراض سلسله ی ساسانیان برای نخستین بار ، سلسله ای را بنیان نهاد که توانست ایرانی یکپارچه به گستره ی ایران ساسانی را دوباره از نو بنا سازد. در آن زمان واژه ایران برای ایرانیان واژه ای ناآشنا به شمار می رفت ولی وی توانست با یک مدیریت کارآمد دوباره آن را در اندیشه ها زنده نماید و طبیعی است که برای چنین کسی نقش ارتش توانا تا چه اندازه می توانست کارساز و سودمند باشد. پس از وی دیگر فرمانروای دودمان صفوی که ارتش را گسترش بخشید و آن را به جنگ افزار گرم نیز مجهز ساخت ، شاه عباس اول یا بزرگ (986-1038 هـ.ق) بود.
ترکیب و استعداد
ارتش ایران در زمان صفوی تنها دارای نیروی زمینی بوده که آن هم به دو بخش تقسیم می شده است.
الف - نیروی نظامی همیشگی سلسله ی صفویه
این نیرو شامل سواران قزلباش بود که در زمان شاه اسماعیل نزدیک به دوازده هزار تن می شدند. رفته رفته شمار آنان افزایش یافته و در زمان شاه عباس به شصت هزار تن رسیده است. شاه عباس برای کم کردن اتکای حکومت به نیروی قزلباس ، نیروی با نام شاهسون یا دوستداران شاه تشکیل داد که شامل دوازده هزار پیاده و ده هزار سوار بود.
از نظر سازمان یگان ها باید گفت که در زمان شاه اسماعیل صفوی هر ایل ، طایفه و یا امیر نشین یا استان ، بایستی تعدادی که از طرف حکومت مرکزی برای آن تعیین می گردید با فرمانده و سرپرستی مشخص در اختیار دولت مرکزی قرار می داد. ولی در زمان شاه عباس ، با بهره گیری از چگونگی سازماندهی نیرو ها به روش اروپائیان ، برای نخستین بار یگان سازمان یافته به نام سازمان 10-10 به شرح زیر تشکیل شد :
-هر گروه شامل 10 نفر به فرماندهی یک گروهبان به نام اون باشی.
-هر گروهان شامل 10 گروه (100 نفر) به فرماندهی یک نفر به نام یوز باشی.
-یک یگان بزرگ تر شامل 10 گروهان (1000 نفر) به فرماندهی مین باشی یعنی در حد یک گردان یا فوج
-یک یگان عمده شامل 10.000 نفر به فرماندهی یک نفر به نام امیر تومان که این بالاترین رده ی فرماندهی در یگان های سازمانی بوده است و فرماندهان بالاتر مستقیما از سوی شاه برگزیده می شدند.
در زمان صفویه برای نخستین باز موضوع استخدام و یا بیان آن روزگاران اجیر کردن نظامان عملی گردید که افراد ارتش دارای دستمزد ماهیانه بودند و در صورت شهید شدن ، مبلغی به خانواده و بازماندگان وی پرداخت می شده است. پس از پیروزی ها نیز پرسنل پاداش دریافت می داشته اند.
ب - نیروی نظامی نا همیشگی سلسله ی صفویه
این افراد شامل جنگاوران قبایل و امیران محلی تابع حکومت مرکزی بوده که آنها نیز بیشتر سواره بوده اند و پیاده نظامی آموزش دیده و منسجم در ارتش صفویه وجود نداشته است.
در ارتش صفوی نیروی دریایی وجود نداشته و شاه عباس برای بیرون راندن پرتغال ها از خلیج فارس از نیروی دریایی انگلیس کمک گرفته است.
پ - جنگ افزار ، ساز و برگ و ابزار های ترابری سلسله ی صفوی
جنگ افزار
نیزه های بلند ، گرز های آهنین ، تیر و کمان ، شمشیر ، خنجر ، تبرزین بوده و توپ و تفنگ در ارتش وجود نداشته ولی از "شمخال*" استفاده می نمودند تنها پس از شکست در نبرد چالدران بود که به فکر استفاده از جنگ افزار گرم برآمدند و از زمان شاه عباس توپخانه به جنگ افزار های ارتش ایران افزوده شد. او یک هنگ مستقل توپخانه وابسته به پیاده نظام تشکیل داد که دارای پانصد عراده توپ برنجی ساخت ایران بود. در اواخر حکومت صفویه تفنگ که عمدتا ساخت کشور های اروپایی بود وارد ارتش گردید.
ساز و برگ
زره و کلاه خود برای افراد و زره ی فولادی ویژه برای اسبان بوده است.
ابزارهای ترابری
چون بیشتر ارتش صفوی را سواره نظام تشکیل میداد ، اسب بیشتر استفاده رو داشته و از دیگر چهارپایان نیز در جابجایی ها بهره برداری می شده و ارابه و گاری برای ترابری آذوقه و خوار و بار به کار می رفته است.
نبرد چالدران
1) زمینه
پس از اینکه به دستور شاه اسماعیل ، مذهب شیعه در ایران رسمیت یافت ، در کشور عثمانی شورشی علیه حکومت برپا شد که منجر به کشته شدن چهل هزار تن از شیعیان آن کشور به دستو سلطان سلیم خان (1520-1512 میلادی) خلیفه عثمانی گردید.
این کشتار وحشتناک نخستین هشدار سلطان سلیم به شاه اسماعیل بود زیرا وجود شاه اسماعیل و ترویج آیین شیعه را مخالف منافع خویش می دانست. با اشاره ی او فتوای علمای درباری که ثواب کشتن یک شیعه به مراتب بیش از کشتن هفتاد مسیحی است ، صادر گردید و طبیعی بود که می خواست از دنیای اسلام یک امپراتوری بنا نهد و ایران را در کام خود فرو برد و با فرستادن نامه اهانت آمیز به شاه اسماعیل و شورانیدن ازبک ها علیه ایران تحریکات خود را آغاز نمود ولی شاه اسماعیل میل نداشت خود را ئرگیر جنگی ناخواسته با عثمانی ها نماید و می کوشید با مماشات و بدون اینکه بهانه ای به دست آن دولت بدهد به برقراری امنیت در سراسر کشور بپردازد.
2)استعداد نیرو های درگیر ، جنگ افزار ها ، ساز و برگ و ابزار های ترابری آنان
ارتش عثمانی
(الف) استعداد
140.000 نفر ، 40.000 پیاده ، 80.000 سواره و 20.000 خدمه ی توپخانه و آماد.
(ب) جنگ افزار ، ساز و برگ و ابزار های ترابری
پیاده نظام
تیر و کمان ، خنجر ، تفنگ فیتیله ای ، تیردان با 50 تیر ، تبرزین ، تلوار (نوعی شمشیر منحنی).
سواره نظام
نیزه ی نرم و چوبی به درازای 3/35 متر ، گرز ، شمشیر کوتاه و سبک و یک لبه.
یگان های توپخانه
200 عراده توپ چرخ دار ، 100 عراده توپ کوچک که بار شتر می کردند ، 2000 راس اسب و 6000 نفر شتر.
ارتش ایران
(الف) استعداد
27.000 تن (7.000 پیاده ، 20.000 سوار)
(ب) جنگ افزار ، ساز و برگ و ابزارهای ترابری
به اوایل تاپیک ، ترکیب و استعداد ارتش صفوی مراجعه شود.
3) شرح منطقه ی نبرد
منطقه ی نبرد عبارت بود از دشت چالدران و در شمال باختری شهرستان خوی و 120 کیلومتری شهرستان تبریز به مساحت 750 کیلومتر مربع. به سبب درختزار بودن ، به ویژه در دو سوی رودخانه های دشت ، شرایط یکسانی برا هر دو طرف ایجاد شده بود.
4) زمان نبرد
بامداد روز چهارشنبه دوم ماه رجب سال 920 هجری قمری برابر با 23 ماه اوت سال 1514 میلادی.
5) شرح نبرد
بامداد روز چهارشنبه دوم ماه رجب (23 اوت 1514 میلادی ) ، ارتش عثمانی به دستور سلطان سلیم ، از تپه های باختری منطقه ی نبرد به دشت چالدران فرود آمدند. طرح سلطان سلیم این بود که با فریب ، نیروهای ایران را ئر برد توپخانه خود قرار دهد و بر این پایه یک یگان پیاده در جلوی یگان های توپخانه قرار داد.
آنان ماموریت داشتند که به محض نزدیک شدن یگان های ایرانی از جلوی توپها دور شوند تا ماموریت توپخانه اجرا گردد ولی شاه اسماعیل که از تدبیر دشمن آگاه بود ، تصمیم گرفت از دو طرف به ارتش عثمانی تک نماید؛ از جناح راست ، شاه اسماعیل با یگان های زبده ی قزلباش و از جناح چپ ، ((خان محمد استاجلو)) فرمانروای دیاربکر. نیرو های جناح راست آنچنان سرعتی داشتند که نیرو های دشمن در جلوی توپ ها فرصت حرکت نیافتند و به جای آنکه از جلوی توپ ها کنار روند ، درجا با شمشیر و نیزه ی سواران دلیر قزلباش از پای در آمدند و بدین ترتیب توپخانه ی عثمانی در این جناح بی اثر شد ولی تک خان محمد استاجلو در جناح چپ بر خلاف تک شاه اسماعیل به نتیجه ی قطعی نرسیده و لذا سنان پاشا فرمانده ی یگان های آسیایی ارتش عثمانی دستور داد یگان های پیاده ی جلوی توپ ها به کنار رفته و آنها را آزاد نماید و پس از آن توپ ها به سوی نیروی خان محمد و ینی چری ها به سوی نیروی شاه اسماعیل تیراندازی نمودند.
خان محمد استاجلو که در پیشاپیش سواران خود بود با نیمی از سربازانش جان باختند. سلطان سلیم از این پیروزی استفاده کرد و با عمده قوای خود به نیروی شاه اسماعیل تک نمود و علی رغک دلاوری های نیروی ایرانی به ویژه خود شاه اسماعیل که شمار زیادی از قراولان توپ ها و خود توپ ها را تنها با شمشیر از کار انداختند ، با تک یگانی از سواران عثمانی به شاه اساعیل و همراهان وی شکست سپاهیان ایران آغاز گردید و هنگامی که تلاش کرد خود و همراهان خود را نجات دهد ، زخمی شد که توسط یکی از سران قزلباش نجات یافت و زمانی که مقاومت در برابر توپ و تفنگ را بیهوده دید با هماهنگی خاص با نیرو های دشمن قطع درگیری نمود و به سوی تبریز رهسپار گردید.
6) نتیجه نبرد
الف - تلفات؛به نقل از تاریخ نگاران از عثمانی ها 3000 نفر و از ایرانی ها بین 2000 تا 5.283 تن.
ب - جدا شدن همیشگی دیار بکر از ایران.
پ - پر آوازه شدن رشادت جنگی ایرانیان ، علی رغم شکست.
ت - وارد شدن ضربه به حیثیت نظامی شاه اسماعیل که تا نبرد چالدران از هیچ دشمنی شکست نخورده بود.
ث - انصراف عثمانی از ادامه ی تک به ایران با دیدن فداکاری های ارتش صفوی.
ج - فداکاری های سپاه ایران و شاه اسماعیل و جلوگیری از فرو رفتن ایران در کام امپراتوری عثمانی.
چ - توجه به این موضوع که پیش نیاز پیروزی در جنگ ، برتری ساز و برگ ، جنگ افزار آتشین و آموزش است.
عثمانی ها در این نبرد از اصل غافلگیری ، تمرکز ، آفند ، رزمایش به خوبی بهره بردند؛ شاه اسماعیل نیز از اصل صرفه جویی در قوا ، تامین و وحدت فرماندهی استفاده نمود.
سرچشمه : تاریخ نظامی و هنر جنگ
نویسنده : شهرام رامتین
ناشر : انتشارات دانشگاه افسری امام علی (ع)